سلام
خیلی آروم بهش گفت:میشه خواهش کنم دیگه ازاین حرفانزنی!زشته،اینومیتونی بهترازاین هم بگی،
قیافه ی حق به جانبی گرفت وگفت:
بروتوروخداملابازی درنیار!حالم به هم میخوره ازاینا که جانمازاب میکشن!
ملابازی چیه!من خودم سراپاعیبم،اما سبک حرفای شما زشته،واقعا انگاری خودتم خوشت میاد ازاین حرفا بهت بزننا!
غلط کرده هرکی بخاد ازاین حرفا به من بزنه!بیچاره ش میکنم!....
خوب ببین خودت خوشت نمیاد،توقع داری بقیه خوششون بیاد،بابا تواصلا مرام ومنطق نداری،حیف آدم....!
اینا حرفائی بود که بین دونفرتوی یه مجلس که نشسته بودیم ردوبدل شد،کارقضاوت به عهدی شما.اما دنبال سوژه بودم که توی حرفای این دوپیداکردم!بله:ملا
دوستان توی زازرون خودمون معلم وملا، قدیما زیاد داشتیم که به معنای واقعی عالم بودند.کسائی که قابل احترام همه بودندونامشون برای همیشه به نیکی یاد میشه.دوست دارم (البته با کسب اجازه ازمدیرمحترم وبلاگ )با همکاری همدیگه یه تحقیقی درباره شون داشته باشیم ،شاید بتونیم حقی که به گردنمون دارند،تاحدی اداکرده باشیم.واین مطالب بتونه ماندگاربمونه برای آیندگان،انشاءالله.
ازبیوگرافی شون،خاطراتی که ازاونها به جامونده واینکه اجدادشون کیا بودن و..............
منتظرنظرات وتحقیقات شما بزرگواران هستم،امیدوارم که توی این پژوهش تنهامون نزارید.اگه دوست داشتین مطلبی که جمع آوری کردین توی یه پست جداگونه گذاشته بشه عنوان کنید تا به نام خودتون آپ کنیم.
پیشاپیش ازهمکاری صمیمانه وصادقانه شما سپاسگزارم.
یاعلی.